۱۳۹۰ مهر ۸, جمعه

...

اين نوشته رو يه بار كه داخل گروه ماموريت رفته بودم و منتظر پيك گروه بودم كه سوارش شم به كارخونه برگردم، رو يه تيكه كاغذ نوشتم. تقريبن 10 روز پيش ولي فرصت نشده بود تايپش كنم. راستش رو بخواين رفته بودم پيش مدير منابع انساني گروه كه نقدي مبلغ اضافه-شده به حقوقم رو كه مال تيرماه بود رو بگيرم. تقريبن يه 35 دقيقه اي منتظر نشستم تا جلسه شون تموم شه تا برم پيش اش!
-          X پولدار است و سرمايه دار. از راه مثلا توليد و بكارگماردن يه عده انسان پولدار شده است و البته با حداكثر استفاده از شرايط و روابط
-          Y انسان است (البته X هم فك ميكند انسان است) و تلاش ميكند كمتر توليد كند و بيشتر به گذران شاد و بي دردسر زندگي با كمترين تنش و استرس فكر ميكند. سعي ميكند الگوها و ايده آل هاي بقيه انسان ها براحتي اونو تحت تاثير قرار نده و هموار "بالغ"اش تصميم گيرنده نهايي باشد. "بالغ" ي كه همواره سعي كرده اطلاعات "كودك" و "والد" رو مورد بازبيني قرار دهد.
-          Y كارمندي است در كمپاني فخيمه آقاي X
-          Y عليرغم تمام تلاش اش (باوجود مجرد بودن و حمايت خانواده را داشتن) گهگاه تحت فشارهايي قرار ميگيرد. فشار كار، تنش هاي موجود در سيستم كمپاني فخيمه، فشار مالي ناشي از مكفي نبودن حقوق پرداختي توسط كمپاني فخيمه و يا پرداخت هاي باتاخير.
-          فرض ميكنيم كمپاني فخيمه آقاي X در حال ورشكستگي نيست و پيش بيني ورشكستگي فقط توهمات و اشتباه مححاسباتي آقاي Y است.
-          آيا "بالغ" آقاي Y همچنان درست تصميم ميگيرد كه نبايد يكي از توليدكنندگان "بزرگ" و "موفق" و "پولدار" باشد؟ آيا "بالغ" آقاي Y كسخل نيست كه فكر ميكند اگر همچنان تا 40-50 يا اصلا 80 سالگي، بهمين نحو مجرد و سفرهاي گهگاه و روابط جورواجور و بعضن عجيب و نامنتجانس سر كند، هيچ ايرادي ندارد و استدلالش هم اينه كه لذت ميبرد و آرامش دارد؟!
-          اين "بالغ" ايده آل گراي آقاي Y  تا كي خواهد توانست در برابر رسم و آيين ها و معيارهاي ريشه دار و قوي "والد" ايستادگي كند؟؟ "بالغ" نوپا و جوگير آقاي Y تا كي بر اعتقاد راستين "اثر سيستم ها بر آدم هاي داخل آنها هر چه هم كه زياد باشد، بازهم اين تك تك آدم ها هستند كه اين سيستم ها را ميسازند و اگر بنا بر تغيير يك سيستم باشد، بايد تك تك اين آدم ها تلاش كنند و سعي كنند متعهد و درست باشند" خواهد ايستاد؟؟
-          نزديك 4.5 كاه از روزي كه با مدير كارخونه مون كه خودش كارمند آقاي X است در مورد تصميم ام براي عدم تمديد قرارداد صحبت كردم،‌ميگذرد. بهم گفت علاوه بر افزايش حقوق ميتوان به كارهاي شخصي ام هم برسم در طول روز. البته اون روزا مصمم بودم برا اپلاي دكترا. امروز اولين 150تومن اضافه حقوقم رو گرفتم. ولي هر چي زور ميزنم يادم نمياد حتي يه دقيقه فرصت كرده باشم پي كارهاي خودم برم!

پ.ن: اين متن هيچ ارزشي بجز مرور درس هاي بالغ-كودك-والد ندارد! همچون هميشه، نزاعي را نشان ميدهد كه در ذهن نويسنده همواره جريان دارد!

هیچ نظری موجود نیست: