۱۳۹۰ خرداد ۲۱, شنبه

نامه به ع. ط.

سلام دوست
ممنون كه ميخونيم و ابراز علاقه كردي.
نمي دونم كه آيا خوبه برات آرزو بكنم روزي بتوني هرچي رو فك ميكني بنويسي يا نه. شايدم الان داري مينويسي و بمن آدرسشو ندادي كه اشكالي هم نداره، هرجور حال ميكني، ما را همان حال بس است ولي از اين مطئنم كه وقتي به نوشتن ميوفتي، يعني اينكه قبول كردي يه يار خوب گوش-كن نداري و اين داشتن رو جبران كردي و حالا مجبوري خودت گليم-ات رو از آب بكشي. بياي با خودت خلوت كني، خلوتتو با آشنا و ناآشنا شِير كني، خودت تحليل كني، راهتو بفهمي و اين يعني مجرد به معناي تمام
خوب و خوش باشي در هر جا كه هستي، ميخواد قزوين باشه ميخواد ميسوري!

هیچ نظری موجود نیست: